پشیمان در جدول کلمات + پاسخ دقیق
در این مطلب از سایت انتخاب روز پاسخ دقیق پشیمان در جدول کلمات را پیدا خواهید کرد.
جواب صحیح این سوال در این قسمت است:
رو بخور و هم بده که گشت پشیمان
هرکه نداد و نخورد از آنچ بیلفخت.
بس که بر گفته پشیمان بوده ام
بس که بر ناگفته شادان بوده ام.
چو ایدر بیائی و فرمان کنی
روان از نشستن پشیمان کنی.
پشیمان مبادی ز کردار خویش
بتو باد روشن دل و دین و کیش.
پشیمانم از هرچه کردم ز بد
کنون گر ببخشد ز یزدان سزد.
برین کردها بر پشیمان تری
گنه کار جان پیش یزدان بری.
که گر داد گیرید و فرمان کنید
ز کردار بد دل پشیمان کنید.
من امروز با این سپه آن کنم
که از آمدن تان پشیمان کنم.
همی بود در بلخ چندی دژم
ز کرده پشیمان و دل پر ز غم.
که بخشایش آراد یزدان بر او
مبادا پشیمان از آن گفتگو.
که من زین پشیمان کنم شاه را
برافروزم این اختر و ماه را.
ازو فر و بختم بسامان بود
و یا دل ز کرده پشیمان بود.
مخدوم ز یادی و تو مبادی
ازخدمت شاه جهان پشیمان.
که شه بر همه بد بود کامکار
چو گردد پشیمان نیاید بکار.
نروم نیز بکام تن بی دانش
چون روم نیز چو از رفته پشیمانم.
زان پشیمانی که لرزانیدیش
چون پشیمان نیست مرد مُرتَعش.
پشیمان ز گفتار دیدم بسی
پشیمان نشد از خموشی کسی.
هر چه گفتیم جز حکایت دوست
از همه گفته ها پشیمانیم.
ز گفتن پشیمان بسی دیده ام
ندیدم پشیمان کس از خامشی.
اگر پشیمان باشی از نگفتن به که پشیمان باشی از گفتن. ( جامعالتمثیل ). تفکه ، تندم ؛ پشیمان بودن. اندام ؛ پشیمان گردانیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). اُسِقط فی یدیه ( مجهولاً )؛ پشیمان شد و سرگشته گردید. ( منتهی الارب ). || ( حامص ) پشیمانی ( مثل تشنه بمعنی تشنگی ). ندم. تندّم. ندامت : بیشتر بخوانید …