برگشتن در جدول کلمات + پاسخ دقیق
در این مطلب از سایت انتخاب روز پاسخ دقیق برگشتن در جدول کلمات را پیدا خواهید کرد.
جواب صحیح این سوال در این قسمت است:
ز نزدیک دانا چو برگشت شاه
حکیمان برفتند با او براه.
بدانگه که برگشت افراسیاب
ز پیکار رستم دلی پرشتاب.
بدین گیتی اندر بود خشم شاه
به برگشتن آتش بود جایگاه.
کنون تا کرا بردهد روزگار
که پیروز برگردد از کارزار.
برادرْش را گفت پس پهلوان
که برگرد ای گرد روشن روان.
فلاطوس برگشت و آمد براه
بر حجره وامق نیکخواه.
چو انجامیده شد گفتار رامین
چو باد از پیش او برگشت آذین.
خورشید فاطمی شد و باقوت
برگشت و از نشیب به بالا شد.
مرا سیلاب محنت دربدر کرد
تو رخت خویشتن برگیر و برگرد.
تا تو برگشتی نیامد هیچ خلقم در نظر
کز خیالت شحنه ای بر خاطرم بگماشتی.
ز کوی میکده برگشته ام ز راه خطا
مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز.
کجا نومید آهم از در تأثیر برگردد
ندارد بر قفا رو گر سر این تیر برگردد.
انجاء؛ برگشتن میغ. ( تاج المصادر بیهقی ). انکساد؛ برگشتن گوسپندان بسوی گوسپندان. تَهقّع؛ برگشتن از بیماری. فَی ؛ برگشتن سایه از مغرب به مشرق. ( از منتهی الارب ).
– برگشتن سال ؛ به پایان آمدن حرکت انتقالی زمین و حرکت انتقالی دیگر آغاز شدن. تحویل. ( از یادداشت دهخدا ). حَول. ( از دهار ).
– برگشتن سر ؛ دوار داشتن. چرخ خوردن سر. ( از یادداشت دهخدا ).
– برگشتن شید ؛ زوال. ( یادداشت دهخدا ) :
بدان داوری هیچ نگشاد لب
ز برگشتن شید تا نیم شب.
– به گِردِ کار برگشتن ؛ سنجیدن آن. اندیشیدن درباره آن :
چندان که به گِردِ کار برگشت
اقرارش ازین قرار بگذشت.
بیشتر بخوانید …