برد در جدول کلمات + پاسخ دقیق
در این مطلب از سایت انتخاب روز پاسخ دقیق برد در جدول کلمات را پیدا خواهید کرد.
جواب صحیح این سوال در این قسمت است:
بی ره [ ازره ] نروم تام نگویند براه آی
بر ره نروم تام نگویند ز ره برد.
که باشد که بیند بر اینگونه مرد
نگوید ببهرام کز راه برد.
چو خورشید بر باختر گشت زرد
شب تیره گفتش که از راه برد.
سپهبدبرآشفت و گفت از نبرد
مرا چرخ گردون نگوید که برد.
چو دیدی کسی شاه را در نبرد
به آواز گفتی که ای شاه برد.
بدانسان همی شد که هزمان ز گرد
پیش با قضا گفت کز راه برد.
زمانه بگردد ز من در نبرد
از آن پیش کش گویم از راه برد.
مرد را خفته دید و گفت ای مرد
گاه روز است برد از این ره برد.
تا سنایی کیست کآید بر درت
مجد کو تا گویدش از راه برد.
گفته رایش در شب معراج جاه
آفتاب و ماه را کز راه برد.
مسرع حکم تو صدبار فزون
چرخ را گفته بود کز ره برد.
که باشد جان خاقانی که دارد تاب برد تو
که بردابرد حسن تو دو عالم بر نمی تابد.
چون شدی از خویش و از فرزند فرد
لاجرم جبریل را گفتی که برد.
ای خورنده خون خلق از راه برد
تا نه آرد خون ایشانت نبرد.
– بردابرد ؛ دور شو. رجوع به این ترکیب درردیف خود شود.
– بردبرد ؛ دور شو :
همت سبک مدار که با همت شگرف
چاوش زپادشاه برآمد که بردبرد.
|| اصل درخت بود. ( اوبهی ):
– بیخ و برد ؛ در بیت ذیل از سوزنی به معنی ریشه و بن آمده است. نظیر بیخ و بن :
من شاخ وفا و مردمی رابیشتر بخوانید …