پر کردن در جدول کلمات + پاسخ دقیق
در این مطلب از سایت انتخاب روز پاسخ دقیق پر کردن در جدول کلمات را پیدا خواهید کرد.
جواب صحیح این سوال در این قسمت است:
– پر کردن کسی را ؛ با گفتار بسیار کسی را به دشمنی دیگری یا هر امر دیگر داشتن.
مَل ء. مَلأَ. ( دهار ). افراط. شحن. اِفعام. ( زوزنی ). ممتلی کردن. مملو کردن. آمودن. انباردن. بیاکندن. غَرض. افرام. اِفهاق. ( تاج المصادر بیهقی ). سَجر. ( دهار ). اطفاح. ( زوزنی ). لبالَب کردن. اشراء. اِدهاق. اِنهاد. ( تاج المصادر بیهقی ). اتراع. ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ) : آب انگور بگرفتند و خم پر کردند. ( نوروزنامه ).
تذرو تا که همی در خرند خایه نهند
گوزن تا همی از شیر پر کند پستان.
پر از میوه کن خانه را تا بدَر
پر از دانه کن خنبه را تا بسر.
نه همه کار تو دانی نه همه زور تراست
لنج پر باد مکن بیش و کتف بر مفراز.
نه دام اِلاّ مدام سرخ پر کرده صراحیها
نه تَله بلکه حجره خوش بساط او کنده تا پلّه.
خورند از آنکه بماند ز من ملوک زمین
تو از پلیدی و مردار پر کنی ژاغر.
ور همی چون عشق خواهی عقل خود را پاکباز
نصفئی پر کن بدان پیر دوالک باز ده.
– || بسیار کردن ؛کار نیکو کردن از پر کردن است :
گفت پر کرد شهریار این کار
کار پر کرده کی بود دشوار.
– || شاغل شدن. مشغول کردن : جسم چیزی است که… جایگاه خویش پر کرده دارد. ( التفهیم ).
– || اِشباع در حرکت : استکان… در اَصل اِستَکَن بود حرکت را پر کردند استکان شد. ( منتهی الارب ).
– پر کردن دندان را ( در دندانسازی ) ؛ تراشیدن قسمتهای پوسیده و کرم خورده آن و انباشتن حفره به «سیمان » یا «پلاتین » و جز آن.
– پر کردن معده ؛ کنایه از پر کردن شکم باشد. ( رشیدی ).
|| پر کردن ، چنانکه تفنگ را با باروت و سرب یا فشنگ در تفنگ و توپ و مانند آنها؛ نهادن و گشاد دادن را.
– پر کردن ، چنانکه آکومولاتور را با قوه الکتریک .