آموزش

برقرار در جدول کلمات + پاسخ دقیق

در این مطلب از سایت انتخاب روز پاسخ دقیق برقرار در جدول کلمات را پیدا خواهید کرد.

جواب صحیح این سوال در این قسمت است:

برقرار. [ ب َ ق َ ] ( ص مرکب ، ق مرکب ) ثابت و برجای. ( آنندراج ). مستقر. باقی. ثابت و محکم و برجای. ( ناظم الاطباء ). بطور ثابت و منصوب. ( ناظم الاطباء ) : بازرگان گفت جواهر برقرار است. ( کلیله و دمنه ). شنیدم که اندکی در وظیفه اش افزون کرد و بسیاری از ارادت کم. دانشمند، پس از چند روز چون مودت معهود برقرار ندید گفت… ( گلستان سعدی ).
– برقرار بودن ؛ ثابت بودن. مستقر بودن. پایدار بودن. قائم و مستحکم بودن. ( ناظم الاطباء ): در شهر فعلاً آرامش برقرار است : چندانکه میخوردند تمام نمیشد چون بامداد میشدی همچنان برقرار خود بودی. ( قصص الانبیاء ).
چون رعیت زبون و خوار بود
ملک پیوسته برقرار بود.

نظامی.

درختی که بیخش بود برقرار
بپرور که روزی شود سایه دار.

سعدی.

– برقرار داشتن ؛ باقی و برجای داشتن. قطع نکردن. ثابت نگاه داشتن :
خدای راست مسلم بزرگواری و لطف
که جرم بیند و نان برقرار میدارد.

سعدی.

– برقرار شدن ؛ مستقر شدن. پایدار شدن. ( ناظم الاطباء ).
– || منصوب شدن. ( ناظم الاطباء ).
– || قائم و مستحکم شدن. ( ناظم الاطباء ).
– برقرار کردن . مستقر ساختن. ثابت کردن. ( ناظم الاطباء ).
– || مستحکم کردن. ( ناظم الاطباء ).
– برقرار ماندن ؛ ثابت ماندن.برجای ماندن :
چون این و آن شدند جهان ماند برقرار
او بر بقای خویش و فناهای ما گواست.

ناصرخسرو.

نام نیک رفتگان ضایع مکن
تا بماند نام نیکت برقرار.

سعدی.

|| تغییرناپذیر. || بی حرکت. || یکسان. ( ناظم الاطباء ).

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا